-
غولهای گردشگری بر سر سفره کمکهای دولت به فعالان بومگردی
-
توقف ساخت سایت دفن زباله الیگودرز با اعتراض مردم
جستجو بر اساس تاریخ


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کرونا تیر آخری بود که به یکباره قامت گردشگری را نقش بر زمین کرد؛ نونهال گردشگری اما جامعه بومگردی است که اسیر تندباد حوادث همچنان افتان و خیزان راه میپیماید و در این میان بستههای حمایتی دولت نسخهای در خور برای او و جامعه بومی و محلی نیندیشده است.
روزی که بومگردی با تکیه بر جامعه محلی و بومی متولد شد، از همین تکیهگاه استوار، آموخت که باید ایستاد و راه پیمود. جامعه محلی حالا دلخوش به بارقههای امید برآمده از بومگردی ، هیچجا را بهتر از سرزمین و آبادی خودش نمیدید. جایی و راهی برای مشق زندگی و رفع دغدغههای معیشت که رو به افقهای بلندتری میرفت.
براساس آمار موجود ۴۴۴ واحد بومگردی در استان اصفهان فعالیت دارد و بهگفته مسئولان امر قرار شد این تعداد تا پایان سال ۹۸ به ۵۰۰ واحد افزایش یابد.
همیشه اما باد نمیآید و گل سرخ بیاورد، هر راه و پیمایشی سختیهای خودش را دارد. نهال نورسته گردشگری هم خواسته و ناخواسته در همین مسیر، تناور میشود؛ اما اگر تاب بیاورد و بایستد!
سالی که بر گردشگری سخت گرفت و غولهایی که ماهیگیر شدند
حالا که سال بر همه سخت گرفته و گردشگری در صف اول آسیبدیدگان، نیازمند علاج یا مسکنی ایستاده، متولیان گردشگری کشور بستههای حمایتی ترتیب دادهاند تا برای جامعه گردشگری ایران کاری کرده باشند. تعویق سهماهه پرداخت مالیات، قبضهای حامل انرژی، حق بیمه و تسهیلات و البته قسطبندی پرداختها بعد از تمام شدن این فرصت سهماهه؛ بسته ای که قرار است مسکنی باشد تا دوباره جامعه گردشگری به خود آید و روی پایش بایستد. اما گویا لقمهها همیشه برای کسانی است که بیشتر حرص و طمع میورزند؛ غولهای گردشگری، از آژانسها گرفته تا هتلهای بزرگ همه دهان باز کردهاند و با اعلام ورشکستگی دست به سوی بستههای حمایتی دولت دراز کردهاند و بهمدد بزرگیشان، سایه بر بخشهای دیگر انداختهاند. بومگردی هم یکی از این بخش هاست که در ماجرای کرونا و تندباد حوادث اخیر در کنار غولهای گردشگری قرار گرفته و یکسان قلمداد میشوند یا دستکم تناوران گردشگری فرصت را غنیمت شمردهاند و خود را مستحقتر میپندارند و از این آب گلآلود ماهی میگیرند.
غم نان و روزهای سخت جامعه بومگردی
جامعه بومگردی روزهای سختی را میگذراند. روزهایی که سرنوشت روزهای بعدی را رقم میزند؛ ماندن یا میدان خالی کردن؟! دلزدگی از عرضه آنچه که داشتند. چشم به راه کدام حادثه دیگر باید باشند؟! همه چیز گنگ و مبهم است؛ غم و غصه نان و گذر زندگی تا کجا توان ماندن میدهد؟! جامعه محلی به بومگردی دلخوش کرده بود و دست در دست کارآفرینان کار میکرد؛ حالا اما به کدام دست برخیزد و باز هم مرد راه باشد؟!
فرزانه سلیمانی دست در دست همین جامعه محلی در روستای زردنجان، حوالی شرق اصفهان، اقامتگاه بومگردی دارد. این کارآفرین در حوزه گردشگری از آنچه که بر تن جوان بومگردی گذشته بیشتر میگوید؛ اینکه چگونه اقامتگاههای بومگردی و کسبوکارهای نوپای آن در حال دست و پنجه نرم کردن با مشکلات جدی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بودند تا موقعیتشان را در عرصه گردشگری تثبیت کنند که بحران های اخیر از سیل نوروز ۹۸ تا کرونا بر سر آنها آوار شد.
از بوی تند بنزین تا سرفههای کرونا
سلیمانی اما از همبستگی فعالان عرصه بومگردی که معمولاً خانوادهها و زوجها هستند و هر بار در برابر بحرانها ایستادهاند، گفت: بحرانها انگار هر بار تبری بر بدنه این نهال میزدند و هربار بهدلیل اینکه اکثر فعالان عرصه بومگردی کسبوکار خانوادگی هستند، با همبستگی هم، این زخمها را ترمیم میکردند و مانع فرو ریختن میشدند تا اینکه به گرانیهای بنزین و اتفاقات آبان و بعد از آن سقوط هواپیما و حالا کرونا رسیدیم.
وی ادامه داد: همه این مصائب باعث شده شکاف عظیمی بر بدنه این نهال عرصه گردشگری ایجاد شود و بهشکلی باورهایی که نسبت به آینده این حوزه گردشگری بهوجود آمده بود دچار تزلزل شود.
اشاره این فعال عرصه بومگردی به باور جامعه محلی است که به سختی با بومگردی همراه شده بود و حالا معلوم نیست با بحرانیهایی که یک سال است دست از سر گردشگری برنمیدارد و کرونایی که آخرین فاجعه بوده آیا می تواند دوباره اعتماد کند و در خانواده کوچک بومگردی دست در دست هم به راهشان ادامه بدهند؟!
سلیمانی به ایرنا گفت: نبض جامعه بومگردی روی جامعه فرهنگی و اجتماعی است. در خاورمیانه و جهان سوم بیشترین آسیبها و بحرانها متوجه کسبوکارهایی است که بنیانهای فرهنگی و اجتماعی دارند؛ مثل اقامتگاههای بومگردی که آسیبپذیرتر، چالشپذیرتر و ناپایدارترند.
جامعه بومگردی در منگنه اقتصادی
از نگاه این فعال گردشگری اقامتگاهها تنها بخشی از جامعه بومگردی هستند و بنیان و ریشه اقامتگاههای بومگردی موفق وقتی است که به جامعه بومگردی از همه جوانب فرهنگی، اجتماعی و بهخصوص اقتصادی فکر شود و برایش برنامه داشته باشند.
سلیمانی با اشاره به کسبوکارهای جامعه محلی ازجمله صنایعدستی، هنرهای سنتی و صنایع سبز و کشاورزی گفت: بعضی از اقامتگاهها بهصورت جدی افرادی از جوامع محلی را برای تولید فرش، گلیم، زیلو و هزاران صنایعدستی خرد دیگر استخدام کرده بودند و جامعه محلی مشغول شده بودند، اما حالا کارها نصفه مانده و شاید به لحاظ روحی و نگاه کارآفرینانه، آنقدر افراد عشق به این کار دارند که به امید پایان بحرانها و عرضه دوباره محصولات ادامه میدهند، اما بههرحال در یک منگنه و بنبست اقتصادی هستند.
او یکی از افرادی است که در گیرودار بحرانهای بومگردی و حالا ماجرای کرونا دست و پنجه نرم میکند و بر آنچه بر همکارانش و جامعه محلی در عرصه بومگردی میگذرد شاهد است؛ شرایطی که هم کارفرما و هم کارگران در عرصه بومگردی در انقباض شدید مالی هستند. با تمام این تفاسیر اما این فعال گردشگری معتقد است هنوز جامعه بومگردی روحیهاش را نباخته و به انگیزهها و نشاط این جامعه باور عمیق دارد.
نفس زدنهای جامعه بومگردی بر گردشگری بحرانخیز ایران
نگرانی سلیمانی از باوری است که بهسختی در این سالها از سوی جامعه محلی با آنها و همکارانش همسو شده و حالا شاید در حال تضعیف باشد.
وی دراینباره یادآور شد: خیلی زمان میبرد تا یک جامعه بومی و محلی ماجرای تأثیر گردشگری مثبت و پایدار در منطقه خودش را باور کند. حالا موضوع این است که با مشکلات پیشآمده ریشه این باورها تضعیف میشود.
به اعتقاد سلیمانی، جامعه اقامتگاههای بومگردی حالا با بحرانهای پیشآمده با ویروس کرونا بیشتر از پیش با چالشها روبهرو هستند؛ گرچه همیشه بر زمین زلزلهخیز و بحرانی نفس میکشند.
وی افزود: چالشهای زیادی وجود داشت تا در جامعه محلی این باورها را تقویت کنند، اما هر بحرانی یک ضربه به این باور است؛ باور جامعه محلی برای کارآفرینان و سرمایهگذاران و مدیرانی که دغدغهمندند مثل ماهی لغزندهای است که هر لحظه با هر تکانی سر میخورد.
این کارآفرین عرصه بومگردی نقبی به گذشته تاریخ ایران میزند، مصیبتهایی که در تاریخ ایران وجود داشته و روستاییها و عشایری که خودشان را محکم از این گرداب بالا کشیدهاند. افرادی که هیچوقت طمع نداشته و با روحیه قانعگرایی بیشتر دوام آوردهاند.
نسخهنویسی یکسان دولت برای تأسیسات گردشگری در بحران کرونا
سلیمانی معتقد است که این بحرانها فرصتی برای بازنگری در جامعه بومگردی و غربال آن است؛ سرعت توسعه بومگردی اشتباه و بیرویه بود و از همین گذر افراد سودجو با سرمایههای کلان و مازاد از سر سوار بر موج حوزه بومگردی، وارد این حوزه شده بودند و همین افراد در شرایط بحرانی از گود خارج میشوند.
وی گفت: باید در نگاه دولت به غولهای صنعت گردشگری و نسبت به جوامع کوچکتر این صنعت مثل اقامتگاههای بومگردی بررسی و بازبینی شود؛ در شرایط بحرانی هیچوقت نگاه جدی به جامعه بومی و اقامتگاههای بومگردی نشده است و بستههای حمایتی و شعارهای تبلیغاتی در بحرانها از طرف جوامع دولتی همیشه پروپاگاندایی است.
سلیمانی در ادامه گفت: اینکه مالیاتها حذف میشوند و وامها را تعویق میاندازیم، اینکه کمکهای تسهیلات بانکی را بیشتر میکنیم، بیشتر مسائلی است که باعث میشود خیلی از کسانی که در حوزه گردشگری قدرتمندترند طمعشان بیشتر شود.
بهگفته این کنشگر گردشگری، دولت نباید برای همه حوزهها و تأسیسات گردشگری یکسان نسخه بنویسد و برنامهریزی کند؛ نگاه دولت به حوزه گردشگری برای جامعه کوچکتری مثل جامعه بومگردی باید بیشتر باشد و نباید نسخه کلی و عمومی بدهد که شامل غولهای گردشگری میشود، بلکه باید برای هر کدام نسخه جدا بپیچید.
وی با اشاره به لزوم بهکارگیری اقدامات بنیادی از سوی دولت در جامعه محلی برای حل مشکلات جامعه بومگردی در بحرانها بیان داشت: فضای اقامتگاههای بومگردی در عرصه گردشگری بسیار متفاوت از سایر قسمتهای بزرگ گردشگری است، چون پایه اقامتگاههای بومگردی در جامعه محلی، بومی و محیطزیست جامعه مدنی و هر دوی اینها زیربنایشان فرهنگ است.
بسیاری از کارکنان حوزه بومگردی جامعه محلی هستند و آنطور که سلیمانی میگوید وقتی مسافر نباشد و میزبان و اقامتگاه توانایی مالیاش به صفر برسد، برای توانمندسازی و توانافزایی جامعه محلی هم دچار مشکل خواهد شد. کارکنانی که ۵۰ درصد از درآمدشان از رهگذر بومگردی و گردشگری بوده و حالا با بحرانهایی که چاره و نگاهی به آنها نیست، باورشان از حوزه گردشگری دچار تزلزل میشود.
سرمایه هایی که رفت و دستهایی که در حنا ماند
مازیار آلداوود یکی از کسانی است که در روستای گرمه در حوالی خور و بیابانک اصفهان با بومگردی، رونق اقتصادی را برای جامعه بومی و محلی ارمغان آورده. او که نهال نورسته بومگردی را آب و جان داده و کسان زیادی را در این راه در سراسر ایران همراه خود کرده، رئیس انجمن اقامتگاههای کشور است و از آنچه این روزها بر جان و تن این نهال نوپا میگذرد بیشتر میداند.
آلداوود از آسیبهایی که متوجه اقامتگاهداران و جوامع محلی است، گفت؛ از مهاجرانی که بومگردی آنها را به موطنشان برگرداند و تشویق به تولید کرد و حالا بحرانهای اخیر و بهخصوص کرونا که شاید این ورق را دوباره برگرداند. از کسانی که وام گرفتند و اقامتگاه بومگردی زدند و حالا دستشان در حنا مانده و چارهای پیش رویشان نیست.
وی افزود: تاکنون تعداد زیادی تماس داشتم که شدیداً به مشکل برخوردهاند؛ چون هرآنچه را داشتند، هزینه کردند؛ سرمایههایشان را خرج کردهاند و درآمدی ندارند و حالا در این شرایط چیزی که مضاعف برای آنها مشکل ایجاد کرده، حقوق و بیمه کارگرها و کارمندانی است که در این فضا کار میکنند.
وی ادامه داد: بعضی از اقامتگاهها بهصورت خانوادگی اداره میشوند و مشکلی ندارند، ولی اقامتگاههایی که در سطح وسیعتری فعالیت میکردند کارگر دارند و حالا با مشکل بیمه و حقوق مواجهند و اگر حق آنها را ندهند کارکنان در اقامتگاهها نمیمانند.
3 ماه تعویق پرداختها کافی نیست؛ فرصت بیشتری بدهید
رئیس انجمن اقامتگاههای کشور هم از شرایط سخت کارفرمایان و جامعه محلی در مجموعه بومگردی میگوید. از اینکه شرایط سخت شده و حالا باید حداقل شش ماه بگذرد تا مگر اول پاییز پیش رو، اگر بحرانی نباشد تا کارها از سر گرفته شود.
آلداوود درباره مدت تعویق سهماهه در بسته حمایتی دولت معتقد است این بازه زمانی حداقل باید ششماهه باشد.
وی گفت: این سه ماهه خیلی کمک میکند، اما مسأله این است که این سه ماه اول، فصل کارمان بود که از بین رفت و هیچ شد؛ تابستان هم که فصل کارمان نیست وگردشگر نداریم؛ درواقع در این ۶ ماه نه گردشگری هست و نه درآمدی که پرداختها انجام شود و بنابراین باز هم مشکل خواهیم داشت.
رئیس انجمن اقامتگاههای کشور، بیمه کارکنان را مشکل بزرگی میداند که باید برای از دست نرفتن نیروی کار چارهای برای آن اندیشید.
وی تأکید کرد که بعضی از روستاهای کوچک معاف از مالیات هستند و شاید آنقدر دراینباره فشاری نداشته باشند. بسته حمایتی دولت برای تأسیسات بزرگتر مثل آژانسها و هتلها میتواند کمک بزرگی باشد، اما چیزی که میتواند در روستاها کمک باشد و دستگیری کند بحث بیمه است.
وی افزود: اگر بتوانند برای بیمه اقساط تعیین کنند و تسهیلاتی بدهند که اقامتگاهها مجبور به اخراج کارگرها و کارکنان نشوند، حداقل این ماجرا باعث میشود کسانی که شاغل بودند از این مزایا استفاده کنند.
آلداوود از ناامیدی جامعه بومگردی گفت و اینکه بسیاری به خاطر نگرانی از پرداخت بیمه و مالیات در این شرایط به فکر فروش اقامتگاهشان افتادهاند.
نگاه انجمن اقامتگاههای کشور باز به دست مسئولین است که جدیتر با این مسأله برخورد کنند تا بتوانند تأسیسات بومگردی را در جوامع محلی و بومی حفظ کنند؛ چراکه آسیبهای بحرانهای گردشگری ایران بر تن بومگردی جوان، همراه با بیم از دست رفتن باور جامعه محلی به گردشگری پایدار است و این بهمثابه از بینرفتن تمام تلاشهای آنها در طول عمر 10ساله جامعه بومگردی خواهد بود.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در یکماه اخیر ساخت سایت دفن زباله در شهرستان الیگودرز سرخط خبرهای استان لرستان بود؛ موضوعی که براساس آن قرار بود پسماندهای پتروشیمی شازند اراک به این استان انتقال یابد و در الیگودرز دفن شود. این طرح واکنش منفی مردم، فعالان محیطزیست و حتی امام جمعه این شهر را بهدنبال داشت؛ مردمی که بعد از اجرای پروژه قمرود اکنون حساسیت بیشتری به این قبیل طرحها دارند؛ پروژهای که با هدف انتقال 181 میلیون مترمکعب آب لرستان و تأمین آب شرب و صنعت در درازمدت برای شهرهای خوانسار، خمین، گلپایگان، محلات، نیمور، سلفچگان، ساوه و قم اجرا و باعث شد بیش از ۴۰ روستای الیگورز متضرر و خالی از سکنه شود. اکنون نیز پس از گذست دو ماه و با ادامه نارضایتیهای مردم گویا استاندار لرستان با توقف طرح ساخت سایت دفن زباله در شهرستان الیگودرز موافقت کرده است.
عضو شورای هماهنگی تشکلهای زیستمحیطی لرستان با انتقاد از ساخت این کارخانه در شهرستان الیگودرز گفت: حدود یکسال و نیم قبل مصوبهای ابلاغ شده بود که پتروشیمی شازند را موظف میکرد محلی را بهعنوان دفن زباله انتخاب و زبالههای خود را در آن محل دفن کند. ابتدا قرار بود این کارخانه در شهرستان ازنا ساخته شود که با پیگیری مردم و فعالان محیطزیست این اتفاق نیفتاد؛ اما دو ماه قبل شهرستان الیگودرز بهعنوان محل جدید انتخاب شد و مسئولان استان و شهر بهصورت چراغ خاموش و بدون اطلاعرسانی پیگیر ساخت این کارخانه شدند. محل ساخت سایت الیگودرز را هم در نزدیکی جاده الیگودرز به ازنا و کنار روستای محمودآباد و شریفآباد در نظر گرفتهاند که حتی فاصله استاندارد سایت تا مناطق مسکونی هم رعایت نشده است.
احسان پارسا در گفتوگو با «سبزینه» افزود: متأسفانه 40 هکتار از بهترین اراضی شهرستان الیگودرز بهعنوان محل ساخت این سایت انتخاب شد؛ زمینهایی با منابع آبهای زیرزمینی که بنا بود محل دفن زبالههای سمی شود. این زمینها مالک شخصی داشتند که مخالف این اقدام بودند، اما نکته تأسفبار این است که اداره محیطزیست هم از این موضوع حمایت کرده؛ درصورتیکه این اداره کل بارها تصمیماتی گرفته که آثار زیانباری بهجای گذاشته است.
وی ادامه داد: فعالان محیطزیست حتی برای گلایه و یافتن راهحل با نماینده الیگودرز در مجلس هم تماس گرفتند که متأسفانه وی توجهی به این موضوع نکرد.
پارسا اضافه کرد: مسئولان تأکید بر اشتغالزایی طرح دارند و آن را جزو صنایع سبز و حافظ محیطزیست میدانند، اما سوال اینجاست که اشتغالزایی به چه قیمتی انجام خواهد شد؟ اگر اینطور است چرا هیچ شهری اجازه ساخت کارخانه را نداده است؟ چرا زبالههای سمی یک استان باید در استان دیگری دفن شود؟ زبالههایی که قرار بود در لرستان دفن شود، پسماندهای شیمیایی و مضر پتروشیمی ماهشهر، اراک و پالایشگاه اصفهان بود، وگرنه لرستان صنعت چشمگیری ندارد که بخواهد برای امحای پسماندهای آن سایت دفن زباله ایجاد کند.
وی ادامه افزود: الیگودرز یکی از مراکز عمده تولیدات کشاورزی و دامی استان است و این سایت بهطور یقین سبب دریافت سفارشهای زیادی از شهرهای صنعتی اطراف میشود و بدینترتیب الیگودرز به قبرستان زباله سایر مناطق کشور تبدیل میشود. بهجای اینکه سایتهای دفن زباله را در بهترین، آبادترین و سرسبزترین منابعطبیعی ایران بسازند، شاید بهتر باشد از ظرفیت کویرهای خالی از سکنه برای امحای زبالهها استفاده کنند، نه در بهترین اراضی کشاورزی شهرستان و در مجاورت استقرار مراکز جمعیتی روستایی و نزدیک به شهر، چراکه اجرای چنین طرحی برای مردم بسیار خطرناک است.
پارسا گفت: وجود فلزات سنگین و خطرناکی ازجمله جیوه، سرب، آرسنیک، نیکل، کادمیوم و انادیوم در پسماندهای صنعتی و نفوذ آن به آبهای سطحی و زیر زمینی سبب آلودگی محیطزیست و عامل انتشار آلودگیهای جدید و ناشناخته و شیوع انواع مواد سمی و سرطانزا در محیط میشود.
توقف ساخت سایت دفن پسماند پتروشیمی در الیگودرز
مدیرکل محیطزیست لرستان هم در این رابطه گفت: در راستای سیاستهای سازمان محیطزیست مبنیبر مدیریت اصولی پسماند برای حفظ محیطزیست و جامعه، هر استان باید تا پایان سال 98 دارای یک مرکز بازیافت، بیخطرسازی و امحای پسماندهای صنعتی و ویژه باشد. بر همین اساس سرمایهگذار بخش خصوصی قصد انجام این طرح را در لرستان داشت و شرکتهای تخصصی نیز شهرستان الیگودرز را بهعنوان محل ساخت و اجرای این طرح انتخاب کردند.
مهرداد فتحیبیرانوند در گفتوگو با «سبزینه» افزود: این انتخاب برحسب پارامترهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی بوده و با استفاده از نرمافزارهای تخصصی براساس توان اکولوژیکی مناطق، بهترین مکان موجود انتخاب شده است؛ کما اینکه بیشترین واحدهای تولیدی فعال در شرق استان قرار دارند، اما با توجه به نارضایتی مردم شهر و با پیگیری فعالان محیطزیست ادامه ساخت این پروژه به دستور استاندار متوقف شد.
لزوم مکانیابی مناسب برای سایتهای دفن زباله
یک کارشناس محیطزیست هم با اشاره به لزوم مکانیابی مناسب برای سایتهای دفن زباله گفت: ایجاد سایت بازیافت و دفن زباله به خودیخود مشکلی ندارد و این موضوعی است که در سایر کشورها هم وجود دارد؛ اما اگر جانمایی آن اشتباه باشد، میتواند خطرناک باشد. در واقع ساخت چنین سایتی مستلزم بررسیهای دقیق اکولوژیکی، زیستمحیطی و مطالعات زمینشناسی است.
محمد رضایینسب در گفتوگو با «سبزینه» افزود: مشابه همین طرح در سایر مناطق کشور ازجمله سایت قزوین با بالاترین استانداردهای ارزیابی و پایش زیستمحیطی از نظر کارشناسان سازمان حفاظت محیطزیست ساخته شده است که در ابتدای صدور مجوز این سایت نیز به مردم قزوین برای نظارت دقیق بر حسن اجرای طرح اطمینان خاطر دادند؛ اما میبینیم که امروز به بحرانی زیستمحیطی تبدیل شده و حتی استاندار قزوین از روند غیراصولی بازیافت و دفن زبالهها ابراز نگرانی کرده است.
وی ادامه داد: سایتهای دفن پسماند زباله پتروشیمی باید در مناطقی باشد که سنگ بستر آن منطقه ضخامت داشته و عمیق باشد تا شیرابهها و آلودگی ناشی از این پسماندها به آبهای زیرزمینی نفوذ نکند. همچنین جهت باد بهسمت مناطق مسکونی نباشد تا گازهایی که از آن زبالهها متصاعد میشود، با وزش باد بهسمت جمعیت شهری و روستایی هدایت نشود و نیز در ابتدای حوضه آبخیز و سرچشمهها نباشد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.